کیارش عزیز واژه های جدیدی کشف کرده که هر کدوم معادل یه کلماتی هستند.مثل وقتی که منو عصبانی می کنه و من از دستش عصبانی می شم برمی گرده می گه مامان دیوونه نشو.یا هر وقت یه جایی از بدنش می خاره مثلا دستش می گه دستم خارم می کنه.یا وقتی محکم بغلش می کنیم می گه منو گرفت نکن.الانم کیارش نشسته پیش مامانش و داره باCD جوجه جون بازی می کنه و شعرهاشو گوش می کنه. ...
دیشب بازم کیارش رو بردیم پارک.کیارش برای اولین بار سوار تاب گردان شد . خیلی بهش خوش گذشت.البته کیارش پسر شجاع مامان سوار همه وسایل پارک میشه.الانم بعد یه حموم حسابی ( کیارش قسمت آب بازیشو دوست داره و تا آب روسرش می ریزم شروع می کنه به گریه کردن)دارهcd نگاه می کنه ...
یه روز که از دست کیارش به علت خرابکاری ناراحت شده بودم بهش گفتم اگه مامانو اذیت کنی مامان یه بچه دیگه می شم.حالا می بینم آقاکیارش دیروز که از دستم عصبانی شده برگشته و می گه :می رم یه مامان دیگه می آرم.با خودم گفتم حالا جلو بابایی نگی کلی ذوق می کنه. ...
دیشب برای اولین بار کیارش رو بردیم سینما.فیلم جدایی نادر از سیمین .اول براش بزرگ بودن فیلم جالب بود ولی کم کم حوصله اش سررفت و شروع کرد به بهانه گرفتن.ولی بازم خوب بود.فهمیدیم موضوع فیلم چی بود. الانم این آقا کیارش اینجا وایساده وهمش داره هندونه می خوره.آخه هندونه خیلی دوس داره. ...